bircis - برجیس
The entry is a dictionary list for the word bircis - برجیس
برجیس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) ستاره ایست و گویند
مشتری است. (اقرب الموارد) (از منتهی
الارب). ستارهٔ مشتری. (ناظم الاطباء).
هرمزد. اورمزد. زاوش. (یادداشت مؤلف).
سعد اکبر. و آن یکی از سیارات سبع است.
برجیس بکسر و جیم عربی ستارهٔ مشتری که
بر فلک ...
مشتری است. (اقرب الموارد) (از منتهی
الارب). ستارهٔ مشتری. (ناظم الاطباء).
هرمزد. اورمزد. زاوش. (یادداشت مؤلف).
سعد اکبر. و آن یکی از سیارات سبع است.
برجیس بکسر و جیم عربی ستارهٔ مشتری که
بر فلک ...