ضیاء
The entry is a dictionary list for the word ضیاء
ضیاء Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) ضِواء. (منتهی الارب). روشنی.
روشنائی. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء).
سو. سنا. تاب (در مهتاب، چنانکه نور شید
است در خورشید). روشنائی ذاتی، چنانکه
روشنی خورشید و خلاف روشنی و فروغ
مکتسب و عارضی چون نور ماه و آینه که ...
روشنائی. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء).
سو. سنا. تاب (در مهتاب، چنانکه نور شید
است در خورشید). روشنائی ذاتی، چنانکه
روشنی خورشید و خلاف روشنی و فروغ
مکتسب و عارضی چون نور ماه و آینه که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) معاصر یعقوب میرزا بود. در
عنفوان جوانی جهت تحصیل به دارالسلطنهٔ
هراة توجه فرمود، بعد از چند گاه که در آن
دیار در ظل تربیت و رعایت امیر نظام الدین
علیشیر بسر برد میل وطن کرده بار دیگر
روی به تبریز ...
عنفوان جوانی جهت تحصیل به دارالسلطنهٔ
هراة توجه فرمود، بعد از چند گاه که در آن
دیار در ظل تربیت و رعایت امیر نظام الدین
علیشیر بسر برد میل وطن کرده بار دیگر
روی به تبریز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ابن ابی الضوء القرطبی. مردی
عالم بعلوم عربیه و شعر و حافظ ایام عرب و
مشاهد آن. (روضات الجنات ص ۳۳۵).
عالم بعلوم عربیه و شعر و حافظ ایام عرب و
مشاهد آن. (روضات الجنات ص ۳۳۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) اصفهانی. معاصر شاه عباس
ماضی و از کُتّاب دیوان بوده است. هدایت در
مجمع الفصحا گوید: اسمش میرزا نوراللََّه از
قریهٔ کفران رودشتین من بلوکات تسعهٔ
اصفهان، ازجملهٔ اکابر آن دیار و در عهد شاه
عباس ماضی از کُتّاب دفتر دیوان ...
ماضی و از کُتّاب دیوان بوده است. هدایت در
مجمع الفصحا گوید: اسمش میرزا نوراللََّه از
قریهٔ کفران رودشتین من بلوکات تسعهٔ
اصفهان، ازجملهٔ اکابر آن دیار و در عهد شاه
عباس ماضی از کُتّاب دفتر دیوان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) شاه ضیاءالدین کرمانی. هدایت
گوید: آن جناب بشاه ضیاءالدین مشهور بوده.
در زمان شاه خدابنده در اصفهان وزارت کرده
و بصحبت اهل حال و تربیت ارباب کمال جد
و جهد بلیغ داشته در خصایل ستوده و فضایل
محموده لوای شهرت ...
گوید: آن جناب بشاه ضیاءالدین مشهور بوده.
در زمان شاه خدابنده در اصفهان وزارت کرده
و بصحبت اهل حال و تربیت ارباب کمال جد
و جهد بلیغ داشته در خصایل ستوده و فضایل
محموده لوای شهرت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ضیاءالدین محمد کاشانی.
هدایت گوید: زبدهٔ فضلا و قدوهٔ علما و
خلف الصدق مولانا نور است که از مشاهیر
علما بوده. باری نام شریف آن جناب
ضیاءالدین محمد است. بعضی گفته اند اصل
ایشان آذری و در کاشان توطن داشته اند.
بهرحال ...
هدایت گوید: زبدهٔ فضلا و قدوهٔ علما و
خلف الصدق مولانا نور است که از مشاهیر
علما بوده. باری نام شریف آن جناب
ضیاءالدین محمد است. بعضی گفته اند اصل
ایشان آذری و در کاشان توطن داشته اند.
بهرحال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) محمدبن محمد بسطامی. هدایت
گوید: از فضلای عصر خود بوده و این بیت از
اوست:
در عشق بسی سؤال باشد
کو را نبود جواب هرگز.
(از ریاض العارفین ص ۲۱۹).
گوید: از فضلای عصر خود بوده و این بیت از
اوست:
در عشق بسی سؤال باشد
کو را نبود جواب هرگز.
(از ریاض العارفین ص ۲۱۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) میرزا یوسف قزوینی. شاعر.
چند گاهی در خدمت حکام گیلان و مازندران
میزیست و سپس بملازمت سلاطین صفوی
پیوست. این شعر از اوست:
فغان که مُردم و یاری درین دیارم نیست
نشان پای کسی بر سر مزارم نیست.
(از قاموس الاعلام ...
چند گاهی در خدمت حکام گیلان و مازندران
میزیست و سپس بملازمت سلاطین صفوی
پیوست. این شعر از اوست:
فغان که مُردم و یاری درین دیارم نیست
نشان پای کسی بر سر مزارم نیست.
(از قاموس الاعلام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) میر صفدرعلیخان بن
عسکرعلیخان. شاعر. از احفاد شاه اسماعیل
صفوی است. او در اورنگ آباد هند اقامت
داشت و مورد نظر نواب دکن بود. این بیت از
اوست:
چشم تر مانند شبنم زین چمن برداشتم
خون دل چون لعل با ...
عسکرعلیخان. شاعر. از احفاد شاه اسماعیل
صفوی است. او در اورنگ آباد هند اقامت
داشت و مورد نظر نواب دکن بود. این بیت از
اوست:
چشم تر مانند شبنم زین چمن برداشتم
خون دل چون لعل با ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نخشبی. یکی از ادبا و زهاد. وی
از وطن خود نخشب بهندوستان رفت و
بدانجا بسال ۷۵۱ هـ . ق. درگذشت. ضیاء
نخشبی در هندوستان بزبان سانسکریت آشنا
شد و از آن زبان چند کتاب ترجمه کرد و در
دستگاه سلاطین خلج ...
از وطن خود نخشب بهندوستان رفت و
بدانجا بسال ۷۵۱ هـ . ق. درگذشت. ضیاء
نخشبی در هندوستان بزبان سانسکریت آشنا
شد و از آن زبان چند کتاب ترجمه کرد و در
دستگاه سلاطین خلج ...