صدری
The entry is a dictionary list for the word صدری
صدری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (ص نسبی) رجوع به صدر
شود. || نسبتی است بصدر و آن قریه ای
است از قرای بیت المقدس. (الانساب
سمعانی). || (اِ) قسمی برنج که در گیلان و
مازندران ...
شود. || نسبتی است بصدر و آن قریه ای
است از قرای بیت المقدس. (الانساب
سمعانی). || (اِ) قسمی برنج که در گیلان و
مازندران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (اِخ) از شعرای عثمانی و از
اهالی اشتیب است و بدرس شیخی افندی
مداومت داشت. وی به سال ۹۹۳ هـ . ق. در
استانبول درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی).
او را دیوانی است به ترکی. (کشف الظنون).
اهالی اشتیب است و بدرس شیخی افندی
مداومت داشت. وی به سال ۹۹۳ هـ . ق. در
استانبول درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی).
او را دیوانی است به ترکی. (کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (اِخ) وی از شعرای عثمانی
است. نام او پیری و به توقادلی زاده شهرت
داشت و بعهد سلطان بایزیدخان ثانی
میزیست و با وزرا و اعیان معاشر و به احوال
آنان احاطهٔ کامل داشت و ادعای ...
است. نام او پیری و به توقادلی زاده شهرت
داشت و بعهد سلطان بایزیدخان ثانی
میزیست و با وزرا و اعیان معاشر و به احوال
آنان احاطهٔ کامل داشت و ادعای ...