صحاری
The entry is a dictionary list for the word صحاری
صحاری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ / صَ را ] (ع اِ) جِ صحراء.
(منتهی الارب) (غیاث اللغات):
تو نیز تجربت کن تا دستبرد بینی
تا بردوم بشعرت چون باد بر صحاری.
منوچهری.
(منتهی الارب) (غیاث اللغات):
تو نیز تجربت کن تا دستبرد بینی
تا بردوم بشعرت چون باد بر صحاری.
منوچهری.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) ابن شبیب بن یزید. ابن
اثیر در وقایع سال ۱۱۹ هـ . ق. گوید: در این
سال صحاری در ناحیت جبل خروج کرد و
نزد خالد (بن عبداللََّه قسری) شد و از او در
باب فریضه پرسش کرد. ...
اثیر در وقایع سال ۱۱۹ هـ . ق. گوید: در این
سال صحاری در ناحیت جبل خروج کرد و
نزد خالد (بن عبداللََّه قسری) شد و از او در
باب فریضه پرسش کرد. ...