شصت
The entry is a dictionary list for the word شصت
شصت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
altmış
Farsça - Türkçe sözlük
altmış
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (عدد، ص، اِ) شست. عدد پس
از پنجاه و نه و پیش از شصت و یک. ستون.
ستین. شش بار ده. نمایندهٔ آن در ارقام هندیه
۶۰ و در حساب جمل «س» باشد. (یادداشت
مؤلف). شش دفعه ده. ...
از پنجاه و نه و پیش از شصت و یک. ستون.
ستین. شش بار ده. نمایندهٔ آن در ارقام هندیه
۶۰ و در حساب جمل «س» باشد. (یادداشت
مؤلف). شش دفعه ده. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِ) شست. قلاب ماهیگیری.
(از ناظم الاطباء). شست. شص. دام ماهی. دام
ماهیگیری. تور ماهیگیری. (یادداشت
مؤلف):
در شصت فتاده ام چو ماهی
آیا بود آنکه دست گیرد.حافظ.
|| ابهام. انگشت نر. انگشت کوتاه ...
(از ناظم الاطباء). شست. شص. دام ماهی. دام
ماهیگیری. تور ماهیگیری. (یادداشت
مؤلف):
در شصت فتاده ام چو ماهی
آیا بود آنکه دست گیرد.حافظ.
|| ابهام. انگشت نر. انگشت کوتاه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) دهی از دهستان
ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان
بروجرد. آب آن از چشمه و قنات و سکنهٔ آن
۱۷۵ تن و محصول آنجا غلات و لبنیات
است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۶).
ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان
بروجرد. آب آن از چشمه و قنات و سکنهٔ آن
۱۷۵ تن و محصول آنجا غلات و لبنیات
است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۶).