شجعاء
The entry is a dictionary list for the word شجعاء
شجعاء Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع ص) مؤنث اشجع. ج،
شُجع. (از اقرب الموارد). رجوع به اشجع
شود. زن پردل و دلاور. (منتهی الارب).
شجیعة. (از اقرب الموارد). || دراز. (از
اقرب الموارد). || ناقة شجعاء؛ شترمادهٔ
سبک ...
شُجع. (از اقرب الموارد). رجوع به اشجع
شود. زن پردل و دلاور. (منتهی الارب).
شجیعة. (از اقرب الموارد). || دراز. (از
اقرب الموارد). || ناقة شجعاء؛ شترمادهٔ
سبک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ جَ ] (ع ص، اِ) جِ شجاع. (اقرب
الموارد). جِ شجیع. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). رجوع به شجاع و شجیع شود.
الموارد). جِ شجیع. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). رجوع به شجاع و شجیع شود.