سمندر
The entry is a dictionary list for the word سمندر
سمندر Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
semender
Arapça - Türkçe sözlük
سَمَنْدر
semender
Anlamı: kertenkeleye benzeyen bir hayvan
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ مَ دَ ] (اِ) از یونانی
«سالامندرا» در فرانسوی نیز «سالامندر»به معنی فرشتهٔ موکل آتش و پنبه کوهی و
حیوان معروف است. (از افادات علامهٔ
دهخدا) (از حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). نام
جانوری است که در آتش متکون ...
«سالامندرا» در فرانسوی نیز «سالامندر»به معنی فرشتهٔ موکل آتش و پنبه کوهی و
حیوان معروف است. (از افادات علامهٔ
دهخدا) (از حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). نام
جانوری است که در آتش متکون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ مَ دَ ] (اِخ) نام ولایتی است از
هندوستان که چوب عود از آنجا آرند.
(برهان). شهری است بزرگ بر کران دریا، و
پادشاهی دهم است. (حدود العالم). شهری
است از خزران بر کران دریا جایی بانعمت و
بازارها و بازرگانان. ...
هندوستان که چوب عود از آنجا آرند.
(برهان). شهری است بزرگ بر کران دریا، و
پادشاهی دهم است. (حدود العالم). شهری
است از خزران بر کران دریا جایی بانعمت و
بازارها و بازرگانان. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ مَ دَ ] (اِخ) دهی از دهستان
چناران بخش حومهٔ شهرستان مشهد. دارای
۱۳۱ تن سکنه است. آب آن از قنات.
محصول آنجا غلات، بنشن، چغندر. شغل
اهالی زراعت و مالداری. راه آن اتومبیل رو
است. (از فرهنگ جغرافیائی ...
چناران بخش حومهٔ شهرستان مشهد. دارای
۱۳۱ تن سکنه است. آب آن از قنات.
محصول آنجا غلات، بنشن، چغندر. شغل
اهالی زراعت و مالداری. راه آن اتومبیل رو
است. (از فرهنگ جغرافیائی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(سَ مَ دَ) (اِ.) جانوری دوزیست شبیه سوسمار، چهارپا دارد و رنگ پوستش تیره است با
لکه های زرد. می گویند در آتش نمی سوزد.
لکه های زرد. می گویند در آتش نمی سوزد.