سلمی
The entry is a dictionary list for the word سلمی
سلمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ما ] (اِخ) از عرایس عرب. زنی
معشوقه در عرب و مجازاً، هر معشوق را
گویند. (غیاث):
گشاده رایت منصور او در قنوج
شکسته هیبت شمشیر او دل سلمی.ابوالفرج.
سفر گزیدم و بشکست عهد قربی را
مگر بحیله ببینم جمال ...
معشوقه در عرب و مجازاً، هر معشوق را
گویند. (غیاث):
گشاده رایت منصور او در قنوج
شکسته هیبت شمشیر او دل سلمی.ابوالفرج.
سفر گزیدم و بشکست عهد قربی را
مگر بحیله ببینم جمال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند.
دارای ۱۳۶ تن سکنه. آب آن از چاه. محصول
آنجا غلات، لبنیات. شغل اهالی زراعت و راه
آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۹).
قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند.
دارای ۱۳۶ تن سکنه. آب آن از چاه. محصول
آنجا غلات، لبنیات. شغل اهالی زراعت و راه
آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابوولید اشجع بن عمرو
سلمی از طایفهٔ بنی سلیم. شاعر فحل و معاصر
بشاربن برد بود. در یمامة بدنیا آمد و در بصره
نشو و نما یافت، برامکه را مدح کرده و رشید
از ذوق وی بشگفت ...
سلمی از طایفهٔ بنی سلیم. شاعر فحل و معاصر
بشاربن برد بود. در یمامة بدنیا آمد و در بصره
نشو و نما یافت، برامکه را مدح کرده و رشید
از ذوق وی بشگفت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) محمدبن حسین بن
محمدبن موسی ازدی، ملقب به
ابوعبدالرحمن از علمای متصوفه است. (۳۳۰
تا ۴۱۲ هـ . ق.). او راست: حقایق التفسیر که
مختصری است دربارهٔ طریقهٔ تصوف و کتاب
طبقات الصوفیه، اصل این ...
محمدبن موسی ازدی، ملقب به
ابوعبدالرحمن از علمای متصوفه است. (۳۳۰
تا ۴۱۲ هـ . ق.). او راست: حقایق التفسیر که
مختصری است دربارهٔ طریقهٔ تصوف و کتاب
طبقات الصوفیه، اصل این ...