سروش
The entry is a dictionary list for the word سروش
سروش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ ] (اِ) اوستا «سرئوشه».
سرئوشه در اوستا بمعنی اطاعت و
فرمانبرداری و مخصوصاً پیروی از اوامر
خداوندی است و آن از ریشهٔ اوستائی سرو
(سرو) بمعنی شنیدن آمده. در گاتها بیشتر
سرئوشه بهمین معنی یاد شده (یسنا ۴۴
قطعهٔ ۱۶، یسنا ۴۵ قطعهٔ ...
سرئوشه در اوستا بمعنی اطاعت و
فرمانبرداری و مخصوصاً پیروی از اوامر
خداوندی است و آن از ریشهٔ اوستائی سرو
(سرو) بمعنی شنیدن آمده. در گاتها بیشتر
سرئوشه بهمین معنی یاد شده (یسنا ۴۴
قطعهٔ ۱۶، یسنا ۴۵ قطعهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ ] (اِخ) نام منجم هندی در
دربار یزدگرد:
یکی مایه ور بود با فر و هوش
سر هندوان بود نامش
سروش.فردوسی.
دربار یزدگرد:
یکی مایه ور بود با فر و هوش
سر هندوان بود نامش
سروش.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(سُ) [ په . ] (اِ.) 1 - فرشته . 2 - نام روز هفدهم از هر ماه شمسی . 3 - در آیین
زردشتی ، نماد فرمانبرداری از اهورامزدا که به امر حساب و کتاب در روز رستاخیز می
پردازد.
زردشتی ، نماد فرمانبرداری از اهورامزدا که به امر حساب و کتاب در روز رستاخیز می
پردازد.