سرخی
The entry is a dictionary list for the word سرخی
سرخی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ ] (حامص) ترجمهٔ حُمْرة. (از
آنندراج). سرخ بودن. رنگ سرخ داشتن :
سرخی خفچه نگر از سرخ بید
معصفرگون پوشش او خود سپید.رودکی.
چو غرواشه ریشی بسرخی و چندان
که ده ماله از ده یکش بست شاید.لبیبی.
تیزی شمشیر دینی سبزی ...
آنندراج). سرخ بودن. رنگ سرخ داشتن :
سرخی خفچه نگر از سرخ بید
معصفرگون پوشش او خود سپید.رودکی.
چو غرواشه ریشی بسرخی و چندان
که ده ماله از ده یکش بست شاید.لبیبی.
تیزی شمشیر دینی سبزی ...