سپرده
The entry is a dictionary list for the word سپرده
سپرده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ / سَ پَ / پُ دَ / دِ ] (ن مف)
طی کرده و راه رفته. (آنندراج) (برهان):
همه تنگدل گشته و تافته
سپرده زمین شاه نایافته.فردوسی.
|| تاه شده و پیچیده شده. (ناظم الاطباء).
رجوع ...
طی کرده و راه رفته. (آنندراج) (برهان):
همه تنگدل گشته و تافته
سپرده زمین شاه نایافته.فردوسی.
|| تاه شده و پیچیده شده. (ناظم الاطباء).
رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ پُ دَ / دِ ] (اِ) امانت. ودیعه.
|| (ن مف) تسلیم شده. (ناظم الاطباء).
|| پایمال گردیده و بپای کوفته شده. (برهان)
(آنندراج). هر چیز که بپای فروگیرند و پایمال
کنند. (اوبهی).
|| (ن مف) تسلیم شده. (ناظم الاطباء).
|| پایمال گردیده و بپای کوفته شده. (برهان)
(آنندراج). هر چیز که بپای فروگیرند و پایمال
کنند. (اوبهی).
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
deponować; depozyt; kaucja; lokata; odkładać; osad; pokład; wkład; zadatek; zastaw; złoże