سپاسدار
The entry is a dictionary list for the word سپاسدار
سپاسدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (نف مرکب) شاکر. (دهار).
شکور. (تفلیسی) (دهار). که پاس نعمت دارد.
شکرگزار:
تو مر خدای را سپاسدار باش و تسبیح کن.
(جامع الحکمتین ص ۱۵۹). که گفته اند
سپاسدار باش تا سزاوار نیکی باشی.
(مرزبان نامه).
چون وحش جدا شد ...
شکور. (تفلیسی) (دهار). که پاس نعمت دارد.
شکرگزار:
تو مر خدای را سپاسدار باش و تسبیح کن.
(جامع الحکمتین ص ۱۵۹). که گفته اند
سپاسدار باش تا سزاوار نیکی باشی.
(مرزبان نامه).
چون وحش جدا شد ...