زیست
The entry is a dictionary list for the word زیست
زیست Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مص مرخم، اِمص) اسم از زیستن.
اسم مصدر از زیستن. عمل زیستن. حیات.
زندگانی. زندگی. عمر. (یادداشت بخط
مرحوم دهخدا). مصدر مرخم از زیستن.
زندگی. حیات. (فرهنگ فارسی معین).
زیستن. زندگانی. (ناظم الاطباء). زندگانی.
(آنندراج):
خاربن عمر تست یعنی زیست
می ندانی ترنجبین تو چیست.
سنائی (یادداشت ...
اسم مصدر از زیستن. عمل زیستن. حیات.
زندگانی. زندگی. عمر. (یادداشت بخط
مرحوم دهخدا). مصدر مرخم از زیستن.
زندگی. حیات. (فرهنگ فارسی معین).
زیستن. زندگانی. (ناظم الاطباء). زندگانی.
(آنندراج):
خاربن عمر تست یعنی زیست
می ندانی ترنجبین تو چیست.
سنائی (یادداشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) شهری در هلند که در ایالت
«اوترک» و بر کنار دلتای رود رن واقع
است و ۵۰۰۰۰ تن سکنه دارد. (از لاروس).
«اوترک» و بر کنار دلتای رود رن واقع
است و ۵۰۰۰۰ تن سکنه دارد. (از لاروس).