زناء
The entry is a dictionary list for the word زناء
زناء Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِ ] (ع اِمص) به لغت نجد زنا و
مجامعت با زن به حرامی. (ناظم الاطباء).
رجوع به زناء (مص) شود.
مجامعت با زن به حرامی. (ناظم الاطباء).
رجوع به زناء (مص) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (ع ص) کوتاه گرداندام. || آنکه
او را کمیز به شتاب گرفته باشد. یقال: رجل
زناء؛ یعنی مرد تنگ آمده به قضای حاجت.
فی الحدیث: نهی ان یصلی الرجل و هو زناء.
(منتهی الارب) ...
او را کمیز به شتاب گرفته باشد. یقال: رجل
زناء؛ یعنی مرد تنگ آمده به قضای حاجت.
فی الحدیث: نهی ان یصلی الرجل و هو زناء.
(منتهی الارب) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَنْ نا ] (ع ص) زناکار. کثیرالزناء.
(ناظم الاطباء). رجوع به مادهٔ بعد شود.
(ناظم الاطباء). رجوع به مادهٔ بعد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِ ] (ع مص) پلیدکاری کردن.
(ترجمان القرآن). پلیدکاری. (دهار).
بی سامانی و پلیدکاری. (مجمل الغة). با زن
حرام جمع آمدن. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جفت
گردیدن مرد و زن بطور نامشروع. مواقعهٔ
نامشروع مرد و زن ...
(ترجمان القرآن). پلیدکاری. (دهار).
بی سامانی و پلیدکاری. (مجمل الغة). با زن
حرام جمع آمدن. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جفت
گردیدن مرد و زن بطور نامشروع. مواقعهٔ
نامشروع مرد و زن ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
زِنىً (زِنَا)، زِنَاء
adultery, fornication; criminal conversation
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
زِنَاءٌ
1) прелюбодеяние; блуд; распутство; زناءابن внебрачный сын; груб. ублюдок
2) проституция
* * *
иа=
прелюбодеяние