زاری

The entry is a dictionary list for the word زاری
زاری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(حامص) (از: زار +ی مصدری). و
رجوع به اسم مصدر تألیف دکتر معین ص ۶۹
شود. گریه و اندوه و غم. (حاشیهٔ دکتر معین
بر برهان قاطع) (آنندراج):
مستی مکن که نشنود او مستی
زاری مکن که نشود او زاری.رودکی.
شو تا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(ع ص) عتاب کننده. (تاج العروس)
(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
|| تهمت زننده. عیب گیرنده. (تاج العروس)
(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء):
یا ایها الزاری علی عمر
قد قلت فیه غیر ما تعلم.
کعب اشقری (از تاج العروس) (اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) دهی است از دهستان میان آباد
بخش اسفراین شهرستان بجنورد.
۲۸هزارگزی شمال باختری اسفراین،
۱۲هزارگزی باختر راه بجنورد به اسفراین.
منطقه ای گرمسیر، آب آن از چشمه و
محصول آن غلات و زیره است. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) لقب ابراهیم بازرگان است.
(منتهی الارب) (تاج العروس). وی از اعیان و
متمولین بود و سلفی او را منسوب به زارهٔ
طرابلس دانسته است. (از معجم البلدان). و
رجوع به زاره شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) شاعری است شیرازی که
شعرهائی پرسوز میسروده و این بیت از او
است:
ز آتش عشق نه تنها جگرم میسوزد
بس که بگریسته ام چشم ترم میسوزد.
(از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) تخلص شاعری است از مملکت
عثمانی اهل استامبول. این شاعر که گاه
سوزنی نیز نامیده میشود بسیار عیاش بود و
در ۹۶۰ هـ . ق. درگذشت. (از قاموس الاعلام
ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) شاعر عثمانی معاصر سلطان
بایزیدخان است. وی اهل اسکوب بوده و
بترکی غزل میگفته است. (از قاموس الاعلام
ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) شاعری است از عثمانی، از
مردم توقات و آشنا بعلوم ریاضی. چندی
کاتب دیوان شهزاده مصطفی عثمانی بود و
مدتی نیز ناپدید گردید. اشعاری بترکی از وی
نقل شده است. (از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) از شعرای قرن نهم هجری است.
میرعلی شیر نوائی آرد: مولانا زاری از
خوش طبعان تازه است و این مطلع از اوست:
چو سیل اشک ز چشم پرآب می آید
دو دیده بر سر آن چون حباب می آید.
(ترجمهٔ مجالس النفائس ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) محمد قاسم مشهدی شاعر.
تقی الدین کاشی آرد: اصل وی از شیراز و
تربیت یافتهٔ اصفهان است. وی بمزید مکنت و
ثروت و کثرت مال از مرتبهٔ شعرا تجاوز
نموده و در آخر حال ابواب مخالطت بر روی
خود بسته و همواره ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) میرسید فرزند قاضی محمد، از
ادبا و شعرای قرن دهم هجری است. مؤلف
مجمع الخواص آرد: سید پسر قاضی محمد
مشهور است. با وجود حسب و نسب چنان
لاابالی و بیقید است که شرح نتوان کرد. مردی
است بنیکی ذات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) یحیی بن خزیمة و منسوب به زار
اشتیخن است. وی از عبداللََّه بن عبدالرحمن
سمرقندی علم حدیث فراگرفته و از طیب بن
محمدبن حشویه سمرقندی روایت کند. (از
معجم البلدان) (تاج العروس). و در تاج
العروس آمده: زاری برطبق ضبط ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(حامص .) خواری ، زبونی .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِمص .) 1 - گریه سوزناک . 2 - بانگ و فغان .
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir

acalaq(izah: acı ağrıdan çıxarılan bağırtı.)
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir

yaxınış(izah:
)

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.