زاخر
The entry is a dictionary list for the word زاخر
زاخر Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
cömert; kerim
Arapça - Türkçe sözlük
زاخِر
1. kerim
Anlamı: elli açık
2. cömert
Anlamı: para ve malını esirgemeden veren, eli açık, selek.semih, verimli
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
زاخر [مفرد]: ج زاخرون وزَواخِرُ: اسم فاعل من زخَرَ/ زخَرَ بـ| زواخر الوادي: أعشابُه- هو من عِرْق زاخر: كريم الأصل.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خِ ] (ع ص) دریای بسیار آب و پر.
(آنندراج) (دهار) (اقرب الموارد). و بدین
معنی است که گویند: فلان بحر زاخر و بدر
زاهر است. (اقرب الموارد) (تاج العروس).
|| وادی که آب در آن موج ...
(آنندراج) (دهار) (اقرب الموارد). و بدین
معنی است که گویند: فلان بحر زاخر و بدر
زاهر است. (اقرب الموارد) (تاج العروس).
|| وادی که آب در آن موج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خِ ] (اِخ) عبداللََّه (۱۶۸۰ -۱۷۲۸
م.). از پیشوایان نهضت ادبی عرب و مسیحی
است. وی مطبعهٔ عربی دیر ماریوحنای صابغ
را در خنشارهٔ لبنان تأسیس کرد. او را
مؤلفاتی است در مباحث دینی و فلسفه. (از
ملحقات ...
م.). از پیشوایان نهضت ادبی عرب و مسیحی
است. وی مطبعهٔ عربی دیر ماریوحنای صابغ
را در خنشارهٔ لبنان تأسیس کرد. او را
مؤلفاتی است در مباحث دینی و فلسفه. (از
ملحقات ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
زاخِرٌ
['zaːxir]
adj
مُمْتَلِئٌ m plein de, chargé de, comblé de
◊
زاخِرٌ بالعَواطِفِ — chargé de sentiments
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
زاخِر (بِـ): حافِل، فائِض
full of, filled with, replete with, abounding in, rich in, loaded with; (over)flowing with; profuse, (super)abundant, copious
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
زاخِر: كَرِيم، جَوَاد
generous, liberal, openhanded, freehanded