زا
The entry is a dictionary list for the word زا
زا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِمص) در تداول بمعنی زایش.
- سر زا رفتن؛ مردن زن گاه بار نهادن.
|| (نف) مخفف زاینده. افزاینده: سخت زا.
- نازا؛ عقیم. ماده ای که بچه نیاورد.
- سر زا رفتن؛ مردن زن گاه بار نهادن.
|| (نف) مخفف زاینده. افزاینده: سخت زا.
- نازا؛ عقیم. ماده ای که بچه نیاورد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زُ اِ ] (اِخ) نام دختری است از احفاد
کنستان تن پورنی روژنت که امپراطور
بیزانس بوده و سلطنت وی از ۹۱۲ تا ۹۵۹ م.
امتداد داشت و برحسب تحقیقاتی که شده
است نسب خود را به اشکانیان می رسانید. زُاِ
به ...
کنستان تن پورنی روژنت که امپراطور
بیزانس بوده و سلطنت وی از ۹۱۲ تا ۹۵۹ م.
امتداد داشت و برحسب تحقیقاتی که شده
است نسب خود را به اشکانیان می رسانید. زُاِ
به ...