ریو
The entry is a dictionary list for the word ریو
ریو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وْ ] (اِ) فریب. مکر. تزویر. دغا. ریا.
(ناظم الاطباء) (از برهان) (از آنندراج) (از
انجمن آرا) (از شرفنامهٔ منیری). مکر و حیله.
(فرهنگ جهانگیری) (از غیاث اللغات):
تو و مادرت هر دو از جنگ ...
(ناظم الاطباء) (از برهان) (از آنندراج) (از
انجمن آرا) (از شرفنامهٔ منیری). مکر و حیله.
(فرهنگ جهانگیری) (از غیاث اللغات):
تو و مادرت هر دو از جنگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وْ ] (اِخ) نام پسر کاوس. (ناظم الاطباء).
نام پسر کیکاوس که داماد طوس بود و بر
دست فرودبن سیاوش کشته شد. (برهان)
(آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن
آرا) (از شرفنامهٔ منیری):
چو با تیغ نزدیک شد ریو نیو
به زه ...
نام پسر کیکاوس که داماد طوس بود و بر
دست فرودبن سیاوش کشته شد. (برهان)
(آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن
آرا) (از شرفنامهٔ منیری):
چو با تیغ نزدیک شد ریو نیو
به زه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یُ ] (اِخ) دکتر ریو، خاورشناس نامی
انگلیسی و مؤلف کتابهای چندی است از آن
جمله است: فهرست نسخ خطی موزهٔ بریتانیا.
رجوع به سبک شناسی ج ۳ ص ۱۹۹ و تاریخ
عصر حافظ ج ۱ ص ۱۶۱ و ...
انگلیسی و مؤلف کتابهای چندی است از آن
جمله است: فهرست نسخ خطی موزهٔ بریتانیا.
رجوع به سبک شناسی ج ۳ ص ۱۹۹ و تاریخ
عصر حافظ ج ۱ ص ۱۶۱ و ...