رشید

The entry is a dictionary list for the word رشید
رشید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (ع ص) راه راست نماینده.
(منتهی الارب) (غیاث اللغات از
منتخب اللغات) (یادداشت مؤلف). راهنمای.
(مهذب الاسماء) (دهار) (السامی فی
الاسامی). نعت از رُشْد و رَشَد. رهبر. هادی.
(یادداشت مؤلف). || نیک ماهر در تقدیر و
اندازهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (از ع، ص) شجاع و دلیر و باعزم
در جنگ. (ناظم الاطباء). در تداول عوام از
فارسی زبانان، شجاع. (یادداشت مؤلف). دلیر.
شجاع. (فرهنگ فارسی معین). || در
فارسی به معنی خوش قد و قامت استعمال
کنند، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رُ شَ ] (اِخ) نام مردی. (منتهی
الارب). از غلامان بنی معاویه و از انصار است
و حدیثی چند از وی نقل شده است. رجوع به
الاصابة ج ۱ قسم ۱ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشیدة. دهی است.
(منتهی الارب). دهی است در مصر در ساحل
نیل. (از نخبةالدهر دمشقی). شهری است
نزدیک اسکندریه. (یادداشت مؤلف). شهرکی
است در کنار دریا و نیل جنب اسکندریه. (از
معجم البلدان). شهری است در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) ابن ابوالقاسم. از راویان
بشمار است و عمربن علی بن عمر قزوینی
ملقب به سراج الدین (متولد ۶۸۳ هـ . ق.). از او
روایت دارد. رجوع به شدالازار ذیل ص ۲۵۲
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) ابن داود. او راست کتاب
تفسیر بر قرآن. (فهرست ابن ندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) ابن ربیض العذری. مرزبانی
او را از سخنسرایان نامی عرب ذکر کرده و
گفته است از شاعران مخضرم است. (از
الاصابة ج ۱ قسم ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) ابن شریف بن علی. اولین از
شرفای فلالی مراکش (از ۱۰۷۵ تا ۱۰۸۳
هـ . ق.). رجوع به طبقات سلاطین اسلام
ص ۵۲ و ۵۵ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) ابن کریب. از راویان است و
فضل بن موسی از او روایت دارد. رجوع به
عیون الاخبار جزء ۳ ص ۳۲۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) ابن مالک تمیمی. از صحابهٔ
رسول (ص) بود و بعدها در کوفه ساکن شد.
چند حدیث از حضرت روایت کرده است. (از
قاموس الاعلام ترکی). کنیهٔ او ابوعماره
(عمره) است، رسول قیصر و صحابیست. (از
یادداشت مؤلف). و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) احمدبن علی بن زبیر
غسانی، مکنی به ابوالحسین. (یادداشت
مؤلف). و رجوع به احمد در همین لغت نامه و
اعلام زرکلی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشید احمد، احمدبن علی
قاضی قالی که به سال ۵۶۳ هـ . ق. درگذشت.
او را دیوانی است. (یادداشت مؤلف). و رجوع
به احمدبن علی قاضی قالی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) رشید اسوانی یا غسانی.
رجوع به الاسوانی در معجم المطبوعات ج ۱
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشیدافندی بن ابوعبید
احمدبن سلیمان صیرفی سوری. او راست:
۱- کشف النقاب عن انواع الشراب (چ بیروت
به سال ۱۳۰۶ هـ . ق.) ۲- منتهی المنافع فی
انواع الصنایع (چ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشید الدحداح یا رشیدبن
غالب. این اسم تحریف است از کنیت رشید
(ابن غالب) دحداح. او راست: شرح دیوان
ابن الفارض، که رشید به سال ۱۸۵۱م. به نشر
آن مبادرت ورزید. (از معجم المطبوعات
مصر). رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشیدالدین. نام پسر
خاقانی. (آنندراج) (غیاث اللغات).
ضیاءالدین سجادی در مقدمهٔ دیوان خاقانی
گوید: پس از بازگشت خاقانی از سفر دوم
بزرگترین مصیبتی که در زندگی او اتفاق افتاد
حادثهٔ مرگ فرزندش رشید بود که به سال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا امیر رشید، لقب ابوالقاسم
نوح بن منصوربن نصربن احمدبن اسماعیل
سامانی. رجوع به تاریخ بخارای نرشخی
ص ۱۱۷ و نوح... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشیدبن داود سعدی. او
راست: غایةالمراد فی الخیل و الجیاد. (از
معجم المطبوعات ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشیدبن سلیم خوری. او
راست: الرشیدیات، دیوان شعر، که به سال
۱۹۰۰م. در نیویورک به چاپ رسیده است.
(از معجم المطبوعات ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رُ شَ ] (اِخ) یا رشید ثقفی. تابعی
است. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) لقب حضرت حسین بن علی
امام سوم شیعیان. رجوع به حبیب السیر چ
خیام ج ۲ ص ۳۳ و مادهٔ حسین در همین
لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) رضا (محمد). صاحب مجلهٔ
المنار الاسلامیه، که در آن مقالات دینی و
تحقیقی و علمی می نویسد. این مجله بسال
۱۳۱۵ هـ . ق. /۱۸۹۹م. در قاهره آغاز به
انتشار کرده است. از انتشارات اوست:
۱
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) صلاح الدین رشید، جد پنجم
شیخ صفی الدین اردبیلی و جد یازدهم شاه
اسماعیل صفوی. رجوع به حبیب السیر چ
خیام جزء ۴ از ج ۴ ص ۴۰۹ و رجال
حبیب السیر ص ۲۲۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) عبداللََّه عبادی بن معتمد علی
اللََّه. (یادداشت مؤلف). رجوع به ابوالقاسم
محمد المعتمد علی اللََّه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) عبدالواحدبن ادریس، مکنی
به ابومحمد و ملقب به رشید و معروف به ابن
مأمون. از ملوک آل عبدالمؤمن که از سال
۶۳۰ تا ۶۴۰ هـ . ق. امارت داشته است.
(یادداشت مؤلف). خواندمیر در ذکر انتقال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) عزالدین رشیدبن بنجیربن
محمودبن احمد شیرازی. از شعرای قرن
ششم هـ . ق. معاصر اتابک تکله بن زنگی
(۵۷۱-۵۹۱ هـ . ق.). و اتابک سعدبن زنگی
(۵۹۱-۶۲۳ هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشید لکهنویی، مولوی
عبدالرشید. از گویندگان و شاگردان ملا
نظام الدین لکهنویی. رجوع به فرهنگ
سخنوران و روز روشن ص ۲۴۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) محمد رشید. از خطاطان
نامی و پسر خواجه راسم بود. وی در سال
۱۲۲۷ هـ . ق. در استانبول درگذشت. قرآنی با
چندین اثر دیگر به خط وی بازمانده است. (از
قاموس الاعلام ترکی ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا مولی رشید. رشیدبن
محمد الشریف بن علی حسنی علوی، مکنی به
ابوالمعز. از پادشاهان دولت سجلماسی در
مغرب اقصی است. او در تافیللت به سال
۱۰۴۰ هـ . ق. متولد شد، چون پدرش در سال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) لقب هارون خلیفهٔ پنجم از
خلفای عباسی که شارلمانْی پادشاه فرانسه در
عصر وی بود و در سال ۱۹۳ هـ . ق. پس از ۲۳
سال و دو ماه و نیم مدت خلافت در خراسان
وفات یافت یعنی ...

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.