راقم
The entry is a dictionary list for the word راقم
راقم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (ع ص، اِ) نویسنده. (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) (از منتهی
الارب). محرر کتاب. (ناظم الاطباء).
محررنامه. کاتب. راسم.
- راقم الحروف. رجوع به راقم حروف
شود.
- راقم حروف یا ...
(ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) (از منتهی
الارب). محرر کتاب. (ناظم الاطباء).
محررنامه. کاتب. راسم.
- راقم الحروف. رجوع به راقم حروف
شود.
- راقم حروف یا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) شهری که به بنی ابن یامین
تعلق داشت. و موقعش معلوم نیست. (قاموس
کتاب مقدس).
تعلق داشت. و موقعش معلوم نیست. (قاموس
کتاب مقدس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) یکی از سلاطین مدیان که
بنی اسرائیل ایشان را بقتل رسانیدند. (از
قاموس کتاب مقدس).
بنی اسرائیل ایشان را بقتل رسانیدند. (از
قاموس کتاب مقدس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) مردی از نسل یهودا و از
بنی حبرون بود. (قاموس کتاب مقدس).
بنی حبرون بود. (قاموس کتاب مقدس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) آناطولی. از قاضی
عسکرهای آناطول بوده و در سال ۱۲۴۱
هـ . ق. درگذشته و در جوار زنجیرلی قپو بخاک
سپرده شده است. (از قاموس الاعلام ترکی
ج ۳).
عسکرهای آناطول بوده و در سال ۱۲۴۱
هـ . ق. درگذشته و در جوار زنجیرلی قپو بخاک
سپرده شده است. (از قاموس الاعلام ترکی
ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) عثمانی. مصطفی افندی. از
خطاطان نامی عثمانی و شاگرد یدی قلعه لی
بود که بسال ۱۱۸۱ هـ . ق. درگذشت و در
گورستان مرکز افندی بخاک سپرده شد. (از
قاموس الاعلام ترکی ج ۳).
خطاطان نامی عثمانی و شاگرد یدی قلعه لی
بود که بسال ۱۱۸۱ هـ . ق. درگذشت و در
گورستان مرکز افندی بخاک سپرده شد. (از
قاموس الاعلام ترکی ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) محمد حسین متخلص به
راقم و ملقب به افضل الشعراء شیرین سخن
خان، او مؤلف فرهنگ فارسی «بحر عجم»
میباشد که بسال ۱۲۶۸ هـ . ق. بتألیف آن آغاز
کرده است. (از مقدمهٔ فرهنگ فارسی معین
ص ...
راقم و ملقب به افضل الشعراء شیرین سخن
خان، او مؤلف فرهنگ فارسی «بحر عجم»
میباشد که بسال ۱۲۶۸ هـ . ق. بتألیف آن آغاز
کرده است. (از مقدمهٔ فرهنگ فارسی معین
ص ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
رَاقِمٌ
1) пишущий
2) считающий; السيّارة راقم счётчик автомобиля, спидометр