رافض
The entry is a dictionary list for the word رافض
رافض Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
رافِض [مفرد]: ج رافضون ورَفَضَة ورُفّاض، مؤ رافِضة، ج مؤ رافِضات ورَوَافضُ: اسم فاعل من رفَضَ.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (ع ص) تارک و ماننده. (منتهی
الارب) (آنندراج) (از المنجد). ترک کننده
چیزی. (ناظم الاطباء). ترک کننده. (فرهنگ
نظام):
من ترا اندر دو عالم حافظم
طاغیان را از حدیثت رافضم.مولوی.
|| اندازنده ...
الارب) (آنندراج) (از المنجد). ترک کننده
چیزی. (ناظم الاطباء). ترک کننده. (فرهنگ
نظام):
من ترا اندر دو عالم حافظم
طاغیان را از حدیثت رافضم.مولوی.
|| اندازنده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) راقص. نام کوکبی بر زبان
صورت تنین است. رجوع به راقص شود.
(یادداشت مؤلف).
صورت تنین است. رجوع به راقص شود.
(یادداشت مؤلف).