دندان
The entry is a dictionary list for the word دندان
دندان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
diş
Farsça - Türkçe sözlük
diş
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (اِ) سن. (ترجمان القرآن) (از
برهان). هر یک از ساختمان های سخت
استخوانی که در دو فک بالا و پایین
مهره داران (یا در بسیاری از مهره داران پست)
در سایر استخوانهای جدار دهان یا حلق
جایگزین اند ...
برهان). هر یک از ساختمان های سخت
استخوانی که در دو فک بالا و پایین
مهره داران (یا در بسیاری از مهره داران پست)
در سایر استخوانهای جدار دهان یا حلق
جایگزین اند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(دَ) [ په . ] (اِ.) بخش سخت و محکم در دهان جانوران که عمل جویدن را انجام می دهد.
؛~ کسی گیر کردن کنایه از: عاشق یا خواهان شدن . ؛ ~ تیز کردن کنایه از: آماده یا
خواستار به دست آوردن چیزی شدن . ؛ ~روی جگر گذاشتن کنایه از: شکیبایی کردن . ؛~
کندن (کشیدن ) کنایه از: صرف نظر کردن ، قطع علاقه کردن .
؛~ کسی گیر کردن کنایه از: عاشق یا خواهان شدن . ؛ ~ تیز کردن کنایه از: آماده یا
خواستار به دست آوردن چیزی شدن . ؛ ~روی جگر گذاشتن کنایه از: شکیبایی کردن . ؛~
کندن (کشیدن ) کنایه از: صرف نظر کردن ، قطع علاقه کردن .