Bâhem - باهم
The entry is a dictionary list for the word Bâhem - باهم
باهم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (ق مرکب) همراه. معاً. به معیت.
به اتفاق. به اتحاد. با یکدیگر. (ناظم الاطباء).
بهم. متفقاً. متحداً. جفت. یکجا:
خوبان چو بهم گرمی بازار فروشند
باهم بنشینند و خریدار فروشند.عرفی.
الفة؛ باهم آمیختن. ممزوج؛ باهم آمیخته. لم؛
باهم آوردن. ...
به اتفاق. به اتحاد. با یکدیگر. (ناظم الاطباء).
بهم. متفقاً. متحداً. جفت. یکجا:
خوبان چو بهم گرمی بازار فروشند
باهم بنشینند و خریدار فروشند.عرفی.
الفة؛ باهم آمیختن. ممزوج؛ باهم آمیخته. لم؛
باهم آوردن. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ ] (اِ) باد موافق. (آنندراج). باد
شرطه. بادی که از عقب کشتی وزد. (ناظم
الاطباء). باد مراد. (از فرهنگ شعوری ج ۱
ورق ۱۷۷):
سالک این شرطه به ساحل نرساند ما را
کشتی بیخردانست که باهم دارد.
سالک اصفهانی (از شعوری).
شرطه. بادی که از عقب کشتی وزد. (ناظم
الاطباء). باد مراد. (از فرهنگ شعوری ج ۱
ورق ۱۷۷):
سالک این شرطه به ساحل نرساند ما را
کشتی بیخردانست که باهم دارد.
سالک اصفهانی (از شعوری).
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
irlikdə(izah: biryerdə. birgə. bərabər.
dayanın birkar gedək.
hamısı birkar çox ağırdı.)
dayanın birkar gedək.
hamısı birkar çox ağırdı.)