دستبوسی
The entry is a dictionary list for the word دستبوسی
دستبوسی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (حامص مرکب)
دست بوس. تقبیل دست و بوسه زدن بر دست.
(ناظم الاطباء). بوسیدن دست. تقبیل ید:
خواهشگریی و دستبوسی
میکرد ز بهر آن عروسی.نظامی.
|| شرفیابی. به خدمت بزرگی رسیدن.
تشرف حاصل کردن. شرفیاب ...
دست بوس. تقبیل دست و بوسه زدن بر دست.
(ناظم الاطباء). بوسیدن دست. تقبیل ید:
خواهشگریی و دستبوسی
میکرد ز بهر آن عروسی.نظامی.
|| شرفیابی. به خدمت بزرگی رسیدن.
تشرف حاصل کردن. شرفیاب ...