خطیر
The entry is a dictionary list for the word خطیر
خطیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (ع مص) مصدر دیگر «خطر» و
«خطران» است. (منتهی الارب). رجوع به
خطر در این لغت نامه شود.
«خطران» است. (منتهی الارب). رجوع به
خطر در این لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (ع ص) بزرگ. مهم. عظیم. (ناظم
الاطباء). عزیز. باقدر. (زمخشری). گران.
(مهذب الاسماء):
بلبل بزخمه گیرد نی بر سر بهار
چون خواجهٔ خطیر برد دست را بمی.
منوچهری.
خواجه بزرگوار بزرگیست نزد ما
وز ما بزرگتر به بر خسرو خطیر.منوچهری.
جز ...
الاطباء). عزیز. باقدر. (زمخشری). گران.
(مهذب الاسماء):
بلبل بزخمه گیرد نی بر سر بهار
چون خواجهٔ خطیر برد دست را بمی.
منوچهری.
خواجه بزرگوار بزرگیست نزد ما
وز ما بزرگتر به بر خسرو خطیر.منوچهری.
جز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (اِخ) دهی است از دهستان چانهٔ
بخش شوش شهرستان دزفول. واقع در
۱۵هزارگزی باختر راه شوسهٔ اهواز بدزفول.
این ده در دشت واقع و با آب و هوای
گرمسیری و ۲۵۰ تن سکنه است. آب آن از
رودخانهٔ کرخه. و ...
بخش شوش شهرستان دزفول. واقع در
۱۵هزارگزی باختر راه شوسهٔ اهواز بدزفول.
این ده در دشت واقع و با آب و هوای
گرمسیری و ۲۵۰ تن سکنه است. آب آن از
رودخانهٔ کرخه. و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (اِخ) ابوعلی خطیر. رجوع به
ابوعلی خطیر و تاریخ گزیده ص ۴۳۱ شود.
ابوعلی خطیر و تاریخ گزیده ص ۴۳۱ شود.