خضرت
The entry is a dictionary list for the word خضرت
خضرت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ رَ ] (ع اِمص) سبزی. (یادداشت
مؤلف):
سردار خضرذاتش خضر بهشت خضرت
سالار روح بینش روح فرشته مخبر.
خاقانی.
بنضرت حال و خضرت وقت مغرور گشتن از
فضیلت عقل و نهج رشد دور است. (ترجمهٔ
تاریخ یمینی).
گفت: در کودکی از بسطام بیرون ...
مؤلف):
سردار خضرذاتش خضر بهشت خضرت
سالار روح بینش روح فرشته مخبر.
خاقانی.
بنضرت حال و خضرت وقت مغرور گشتن از
فضیلت عقل و نهج رشد دور است. (ترجمهٔ
تاریخ یمینی).
گفت: در کودکی از بسطام بیرون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(خُ رَ) [ ع . خضرة ] 1 - (اِمص .) سبزی ، گندمگونی . 2 - رنگ سبز. 3 - (اِ.) سبزه
.
.