خانی
The entry is a dictionary list for the word خانی
خانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) حوض و چشمهٔ آب را گویند.
(برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
دو خانی پدید آید اندر دو چشم
از آن روی ناری و زلف دخانی.قطران.
گوید این خاقانی دریامثابت خود منم
خوانمش خاقانی اما از میان افتاده قا.
خاقانی.
صدقهٔ جاریه ...
(برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
دو خانی پدید آید اندر دو چشم
از آن روی ناری و زلف دخانی.قطران.
گوید این خاقانی دریامثابت خود منم
خوانمش خاقانی اما از میان افتاده قا.
خاقانی.
صدقهٔ جاریه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص نسبی) منسوب به «خان لنجان»
که شهری است در نواحی اصفهان . (از
انساب سمعانی). رجوع به «خان لنجان»
شود. || منسوب به «خان» را گویند. (از
برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء): این
عمارت و قلعه خانی است ...
که شهری است در نواحی اصفهان . (از
انساب سمعانی). رجوع به «خان لنجان»
شود. || منسوب به «خان» را گویند. (از
برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء): این
عمارت و قلعه خانی است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(حامص) خان بودن، رئیس قبیله و
ایل بودن، مقام خان داشتن :
از آنسو مر او راست تا غرب شاهی
وزین سو مر او راست تا شرق خانی.فرخی.
امیر ماضی چند رنج برد و مالهای عظیم بذل
کرد تا قدرخان ...
ایل بودن، مقام خان داشتن :
از آنسو مر او راست تا غرب شاهی
وزین سو مر او راست تا شرق خانی.فرخی.
امیر ماضی چند رنج برد و مالهای عظیم بذل
کرد تا قدرخان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام همای دختر دارا باشد.
(برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
(فرهنگ جهانگیری).
(برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
(فرهنگ جهانگیری).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام یکی از نویسندگان عرب
است و او راست: هدایة المرتاب فی فضائل
الاصحاب. این کتاب در سال ۱۲۹۲ هـ .ق.
چاپ شد. (معجم المطبوعات).
است و او راست: هدایة المرتاب فی فضائل
الاصحاب. این کتاب در سال ۱۲۹۲ هـ .ق.
چاپ شد. (معجم المطبوعات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ده کوچکی است از دهستان
کاکی بخش خورموج شهرستان بوشهر، واقع
در ۳۰ هزارگزی جنوب خاوری خورموج و
۱۵۰۰ گزی جنوب رودمند. ۳۶ تن سکنه
دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۷).
کاکی بخش خورموج شهرستان بوشهر، واقع
در ۳۰ هزارگزی جنوب خاوری خورموج و
۱۵۰۰ گزی جنوب رودمند. ۳۶ تن سکنه
دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) عبدالمجیدبن محمدبن محمد
خانی دمشقی شافعی (۱۲۶۳ -۱۳۱۸ هـ .ق.).
یکی از ادباء متأخر عرب است که بتاریخ و
فقه پرداخت و شعر سرود. مولدش دمشق و
مرگش باسلامبول اتفاق افتاد. او راست: ۱ -
«الحدائق الوردیة ...
خانی دمشقی شافعی (۱۲۶۳ -۱۳۱۸ هـ .ق.).
یکی از ادباء متأخر عرب است که بتاریخ و
فقه پرداخت و شعر سرود. مولدش دمشق و
مرگش باسلامبول اتفاق افتاد. او راست: ۱ -
«الحدائق الوردیة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تر - فا. ] (ص .) 1 - زری که در ماوراء - النهر رایج بوده . 2 - زر خالص .