خاردار
The entry is a dictionary list for the word خاردار
خاردار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
dikenli
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف مرکب) خارآور. صاحب
خار. خارور. شائک. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). مُشَوَّک. (منتهی الارب) (المنجد)
(اقرب الموارد). شائکة. (منتهی الارب).
خارناک. (ناظم الاطباء). || درختان سبزی
که خار دارند. جُلبَه. (منتهی الارب). || سیم ...
خار. خارور. شائک. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). مُشَوَّک. (منتهی الارب) (المنجد)
(اقرب الموارد). شائکة. (منتهی الارب).
خارناک. (ناظم الاطباء). || درختان سبزی
که خار دارند. جُلبَه. (منتهی الارب). || سیم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) کرمی است که در مصر و
هندوستان زیاد دیده میشود و یکی از
مهمترین آفات پنبه است پروانهٔ کرم خاردار
طول پرهای بازش ۲۲ میلیمتر و طول بدنش
تا ۹ میلیمتر می رسد رنگ پرهای جلوی آن
سبز گلابی رنگ و ...
هندوستان زیاد دیده میشود و یکی از
مهمترین آفات پنبه است پروانهٔ کرم خاردار
طول پرهای بازش ۲۲ میلیمتر و طول بدنش
تا ۹ میلیمتر می رسد رنگ پرهای جلوی آن
سبز گلابی رنگ و ...