حیل
The entry is a dictionary list for the word حیل
حیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (ع اِ) قوه. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). حول. (اقرب الموارد). توانائی.
(غیاث). گویند لاحیل و لا قوة الا باللََّه. و این
لغتی است در حول. || آب گردآمده در
مغاک وادی. ج، احیال، حیول. ...
الاطباء). حول. (اقرب الموارد). توانائی.
(غیاث). گویند لاحیل و لا قوة الا باللََّه. و این
لغتی است در حول. || آب گردآمده در
مغاک وادی. ج، احیال، حیول. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (اِخ) (یوم الـ ...) از وقایع و روزهای
عربان است. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
عربان است. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حِ یَ ] (ع اِ) جِ حیلة. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد):
محاربت نتوان کرد با قضا بحکم
مقاومت نتوان کرد با قدر بحیل.
عبدالواسع جبلی.
ای در کمند زلفک تو حلقهٔ فریب
وی در کمان ابروی تو ناوک
حیل.سوزنی.
...
(اقرب الموارد):
محاربت نتوان کرد با قضا بحکم
مقاومت نتوان کرد با قدر بحیل.
عبدالواسع جبلی.
ای در کمند زلفک تو حلقهٔ فریب
وی در کمان ابروی تو ناوک
حیل.سوزنی.
...