حوال
The entry is a dictionary list for the word حوال
حوال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حِ ] (ع اِ) حائل میان دو چیز.
(منتهی الارب) (آنندراج). هر چیز که میان دو
چیز حایل و حاجز گردد. || (مص) محاولة،
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). اراده کردن.
(از اقرب الموارد). و در اساس آمده: ...
(منتهی الارب) (آنندراج). هر چیز که میان دو
چیز حایل و حاجز گردد. || (مص) محاولة،
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). اراده کردن.
(از اقرب الموارد). و در اساس آمده: ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حِ ] (ع اِ) انقلاب و تغیر. (اقرب
الموارد). گردش. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء).
- حوال الدهر؛ گردش زمانه. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب
الموارد).
|| پیرامون. (منتهی الارب) (اقرب ...
الموارد). گردش. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء).
- حوال الدهر؛ گردش زمانه. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب
الموارد).
|| پیرامون. (منتهی الارب) (اقرب ...