حروق
The entry is a dictionary list for the word حروق
حروق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (ع اِ) آنچه خرما را به وی گشن
دهند. (منتهی الارب). گرد خرمای نر که بدان
تأبیر کنند. || سوختهٔ چقماق و خف.
(منتهی الارب). حروقاء.
دهند. (منتهی الارب). گرد خرمای نر که بدان
تأبیر کنند. || سوختهٔ چقماق و خف.
(منتهی الارب). حروقاء.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ ] (ع مص) بهم سائیدن نیش از
خشم چنانکه آواز برآید. (از منتهی الارب).
دندان غرچه کردن. || سوزشی که در گلو
بود. (مهذب الاسماء).
خشم چنانکه آواز برآید. (از منتهی الارب).
دندان غرچه کردن. || سوزشی که در گلو
بود. (مهذب الاسماء).