حریت
The entry is a dictionary list for the word حریت
حریت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ رْ ری یَ ] (ع مص جعلی، اِمص)
آزادی. (دهار). آزادمردی. حَرار. حُرّی. آزاد
شدن. آزادمرد شدن. (دهار). آزادگی :
می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد... و
افعال ستوده و اقوال پسندیده مدروس
گشته... و مکر و خدیعت ...
آزادی. (دهار). آزادمردی. حَرار. حُرّی. آزاد
شدن. آزادمرد شدن. (دهار). آزادگی :
می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد... و
افعال ستوده و اقوال پسندیده مدروس
گشته... و مکر و خدیعت ...