حاجات
The entry is a dictionary list for the word حاجات
حاجات Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) ج حاجت.
- قاضی الحاجات؛ برآورندهٔ نیازها. یکی
از اسماء صفات باری عزاسمه : «گفت
[ دمنه ] بر درگاه ملک مقیم شده ام و آن را قبلهٔ
حاجات و مقصد امید ...
- قاضی الحاجات؛ برآورندهٔ نیازها. یکی
از اسماء صفات باری عزاسمه : «گفت
[ دمنه ] بر درگاه ملک مقیم شده ام و آن را قبلهٔ
حاجات و مقصد امید ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
حاجات، حَوَائِج: لَوَازِم، ضَرُورات، تَجْهيزات
needs, necessities, necessaries, exigencies, requirements, requisites, prerequisites, demands; objects, effects, belongings, possessions, materials, stuff, articles, equipment(s), supplies