جواری
The entry is a dictionary list for the word جواری
جواری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ ] (ع اِ) جِ جاریة. کنیزکان.
دختران. اماء. (منتهی الارب): جمعی
از جواری و سراری پدرش در آن قلعه بودند.
(ترجمهٔ تاریخ یمینی).
بنده زاده آن خداوند مجید
زاده از پشت جواری و عبید.مولوی.
|| کشتی ...
دختران. اماء. (منتهی الارب): جمعی
از جواری و سراری پدرش در آن قلعه بودند.
(ترجمهٔ تاریخ یمینی).
بنده زاده آن خداوند مجید
زاده از پشت جواری و عبید.مولوی.
|| کشتی ...