جماز
The entry is a dictionary list for the word جماز
جماز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ مْ ما ] (ع ص) تندرو. (فرهنگ
فارسی معین).
- بعیر جماز؛ شتر بسیار تیز. (از اقرب
الموارد) (منتهی الارب):
متواتر شده است نامهٔ فتح
گشته ره پر مرتب و جماز.فرخی.
فارسی معین).
- بعیر جماز؛ شتر بسیار تیز. (از اقرب
الموارد) (منتهی الارب):
متواتر شده است نامهٔ فتح
گشته ره پر مرتب و جماز.فرخی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ مْ ما ] (اِخ) بنوجماز جماعتی
هستند. از جمله کعب و سعد و حرث که از
صحابیانند. (از لباب الانساب).
هستند. از جمله کعب و سعد و حرث که از
صحابیانند. (از لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ مْ ما ] (اِخ) محمدبن عمروبن
حمادبن عطاء بصری مکنی به ابوعبداللََّه
شاعری است ادیب هرزه درای از موالی
بنی تمیم. وی در عهد هارون و متوکل عباسی
در بغداد بود. نوادری از او نزد متوکل نقل ...
حمادبن عطاء بصری مکنی به ابوعبداللََّه
شاعری است ادیب هرزه درای از موالی
بنی تمیم. وی در عهد هارون و متوکل عباسی
در بغداد بود. نوادری از او نزد متوکل نقل ...