ثیابی
The entry is a dictionary list for the word ثیابی
ثیابی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بی ی ] (اِخ) محمودبن عمر. محدث
است و از آن رو وی را ثیابی گویند که جامه
دار حمام بود.
است و از آن رو وی را ثیابی گویند که جامه
دار حمام بود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بی ی ] (اِخ) یکی از شعرای عثمانی
در مائهٔ دهم هجری. او امی بود و شغل
خیاطت میورزید و از آنرو تخلص ثیابی
گرفت. (قاموس الاعلام).
در مائهٔ دهم هجری. او امی بود و شغل
خیاطت میورزید و از آنرو تخلص ثیابی
گرفت. (قاموس الاعلام).