تنوخ
The entry is a dictionary list for the word تنوخ
تنوخ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ ] (ع مص) مقام کردن. (تاج
المصادر بیهقی). مقیم شدن در جای. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). || ثابت ماندن بر چیزی.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
المصادر بیهقی). مقیم شدن در جای. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). || ثابت ماندن بر چیزی.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ نَ وْ وُ ] (ع مص) در زیر آوردن.
(زوزنی). در زیر آوردن فحل ماده را. (تاج
المصادر بیهقی). فروخوابانیدن شتر نر، ماده
را تا گشنی کند و فروخوابانیدن ناقه جهت آن.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
(زوزنی). در زیر آوردن فحل ماده را. (تاج
المصادر بیهقی). فروخوابانیدن شتر نر، ماده
را تا گشنی کند و فروخوابانیدن ناقه جهت آن.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) نام قبیله ای از یمن زیرا که
فراهم آمده در مواضع خود اقامت کردند.
(منتهی الارب) (آنندراج). قبیله ای از یمن.
(ناظم الاطباء). نام چند قبیله ای است که در
زمان قدیم در بحرین گرد آمده به اقامت ...
فراهم آمده در مواضع خود اقامت کردند.
(منتهی الارب) (آنندراج). قبیله ای از یمن.
(ناظم الاطباء). نام چند قبیله ای است که در
زمان قدیم در بحرین گرد آمده به اقامت ...