barbüd - باربد
The entry is a dictionary list for the word barbüd - باربد
باربد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ مرکب) (از: بار، رخصت،
اجازه +بد، حاجب) خداوند بار. پرده دار.
سالار بار. رئیس تشریفات.
اجازه +بد، حاجب) خداوند بار. پرده دار.
سالار بار. رئیس تشریفات.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ / بَ ] (اِخ) جهرمی یا باربُذ.
نام مطرب خسروپرویز است. گویند اصل او
از جهرم بوده که از توابع شیراز است و در فن
بربطنوازی و موسیقی دانی عدیل و نظیر
نداشته و سرود مسجع از مخترعات اوست و
آن ...
نام مطرب خسروپرویز است. گویند اصل او
از جهرم بوده که از توابع شیراز است و در فن
بربطنوازی و موسیقی دانی عدیل و نظیر
نداشته و سرود مسجع از مخترعات اوست و
آن ...