تلخرو
The entry is a dictionary list for the word تلخرو
تلخرو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ص مرکب) تندمزاج و
درشت رو. (ناظم الاطباء). تلخ ابرو.
تلخ جبین. (مجموعهٔ مترادفات) (بهار عجم) (آنندراج). کنایه از ترشرو و بی دماغ..... (از
بهار عجم) (از آنندراج):
به تلخ رو مکن اظهار تنگدستی خویش
که از ...
درشت رو. (ناظم الاطباء). تلخ ابرو.
تلخ جبین. (مجموعهٔ مترادفات) (بهار عجم) (آنندراج). کنایه از ترشرو و بی دماغ..... (از
بهار عجم) (از آنندراج):
به تلخ رو مکن اظهار تنگدستی خویش
که از ...