تبیع
The entry is a dictionary list for the word تبیع
تبیع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع ص، اِ) ناصر. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). مددکار. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (آنندراج). || کسی که ترا بر وی
مال باشد. (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج). کسی که شخص را ...
الاطباء) (آنندراج). || کسی که ترا بر وی
مال باشد. (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج). کسی که شخص را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع اِ) گوساله را گویند. مؤنث:
تبیعه چنانکه در صراح مذکور است و در
جامع الرموز در کتاب زکوة گوید: تبیع نرینه
بچهٔ گاو باشد در سن یک سالگی و تبیعه
مؤنث آن است. بیرجندی نیز قریب ...
تبیعه چنانکه در صراح مذکور است و در
جامع الرموز در کتاب زکوة گوید: تبیع نرینه
بچهٔ گاو باشد در سن یک سالگی و تبیعه
مؤنث آن است. بیرجندی نیز قریب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ / تُ بَ ] (اِخ) نام پدر حارث
رعینی صحابی است. (منتهی الارب) (آنندراج).
رعینی صحابی است. (منتهی الارب) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ بَ ] (اِخ) نام ابوحمیربن عامر
حمیری پسر زن کعب احبار. (منتهی الارب).
صاحب اصابه در قسم مخضرمین گفته است:
وی زمان جاهلیت را درک کرده است و
خلیفه وی را در طبقهٔ نخستین از اهل شام یاد
کرده و ابوبکر بغدادی ...
حمیری پسر زن کعب احبار. (منتهی الارب).
صاحب اصابه در قسم مخضرمین گفته است:
وی زمان جاهلیت را درک کرده است و
خلیفه وی را در طبقهٔ نخستین از اهل شام یاد
کرده و ابوبکر بغدادی ...