تبزده
The entry is a dictionary list for the word تبزده
تبزده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب) ج،
تب زدگان. تب دار. (آنندراج). کسی که مبتلا
به تب باشد. (ناظم الاطباء). نزیف. موعوک.
مورود. (منتهی الارب):
شفای تب زدگان بود شربتش گوئی
که بود شربتش از سلسبیل و از ...
تب زدگان. تب دار. (آنندراج). کسی که مبتلا
به تب باشد. (ناظم الاطباء). نزیف. موعوک.
مورود. (منتهی الارب):
شفای تب زدگان بود شربتش گوئی
که بود شربتش از سلسبیل و از ...