پیراهن
The entry is a dictionary list for the word پیراهن
پیراهن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
gömlek
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (اِ) پیراهان. پیرهن. پیرهند.
جامهٔ نیم تنه ای که زیر لباس بر بدن پوشند.
قمیص. (منتهی الارب). کرته. سربال. (دهار).
جبه. سربلة. جلباب. (منتهی الارب):
همی تنگ شد دوکدان بر تنش
چو مشک سیه گشت پیراهنش.فردوسی.
خنک ...
جامهٔ نیم تنه ای که زیر لباس بر بدن پوشند.
قمیص. (منتهی الارب). کرته. سربال. (دهار).
جبه. سربلة. جلباب. (منتهی الارب):
همی تنگ شد دوکدان بر تنش
چو مشک سیه گشت پیراهنش.فردوسی.
خنک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(هَ) [ په . ] (اِ.) تن پوش ، لباس . ؛ ~عثمان کردن بهانه کردن ، دستاویز قرار دادن
. ؛~ بیشتر پاره کردن کنایه از: سن و تجربة بیشتر داشتن .
. ؛~ بیشتر پاره کردن کنایه از: سن و تجربة بیشتر داشتن .