پیچش
The entry is a dictionary list for the word پیچش
پیچش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چِ ] (اِمص) عمل پیچیدن.
پیچیدگی. گردش. تابیدگی. انحراف. کجی.
گشتگی از سویی. خمیدگی بجانبی : عوا
چهار ستاره اند از شمال سوی جنوب رفته و
به آخر پیچش دارند چون صورت حرف لام.
(التفهیم).
تراست اکنون بر کوه پیچش تنین
چنانکه بودت ...
پیچیدگی. گردش. تابیدگی. انحراف. کجی.
گشتگی از سویی. خمیدگی بجانبی : عوا
چهار ستاره اند از شمال سوی جنوب رفته و
به آخر پیچش دارند چون صورت حرف لام.
(التفهیم).
تراست اکنون بر کوه پیچش تنین
چنانکه بودت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(چِ) (اِمص .) 1 - پیچیدگی ، کجی . 2 - گره خوردن . 3 - از درد به خود پیچیدن .