پویا
The entry is a dictionary list for the word پویا
پویا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف) پوینده. رونده و برخی دونده را
گویند. (برهان). که پوید:
طفل تا گیرا و تا پویا نبود
مرکبش جز شانهٔ بابا نبود.مولوی.
عشوه کرد اهل عشق را پویا
بلبل از عشق گل شده گویا.لطیفی.
گویند. (برهان). که پوید:
طفل تا گیرا و تا پویا نبود
مرکبش جز شانهٔ بابا نبود.مولوی.
عشوه کرد اهل عشق را پویا
بلبل از عشق گل شده گویا.لطیفی.