پوستین
The entry is a dictionary list for the word پوستین
پوستین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص نسبی) منسوب به پوست.
جامهٔ پوستی :
همی پوستین بود پوشیدنش
ز کشک و ز ارزن بدی خوردنش.فردوسی.
|| (اِ مرکب) پوست : و گربه را از
خون مار پوستین آهار داد. (سندبادنامه ...
جامهٔ پوستی :
همی پوستین بود پوشیدنش
ز کشک و ز ارزن بدی خوردنش.فردوسی.
|| (اِ مرکب) پوست : و گربه را از
خون مار پوستین آهار داد. (سندبادنامه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ په . ] 1 - (ص نسب .) ساخته شده از پوست . 2 - (اِمر.) نوعی لباس زمستانی که از
پوست حیوانات پشم دار درست می کنند. ؛در ~ کسی افتادن کنایه از: عیبجویی کردن ،
بدگویی کردن . ؛ ~ دریدن کنایه از: الف - افشا کردن راز. ب - عیب جویی کردن .
پوست حیوانات پشم دار درست می کنند. ؛در ~ کسی افتادن کنایه از: عیبجویی کردن ،
بدگویی کردن . ؛ ~ دریدن کنایه از: الف - افشا کردن راز. ب - عیب جویی کردن .