پنج
The entry is a dictionary list for the word پنج
پنج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
beş
Farsça - Türkçe sözlük
beş
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ ] (عدد، ص، اِ) عددی از یکانها پس
از چهار و پیش از شش (با کلمهٔ یونانی
پنت اصل مشترک دارد، هم چنین با کلمهٔ
پنجه سانسکریت). خَمس. خَمسة. (منتهی
الارب). نمایندهٔ آن در ارقام هندیه «۵» و ...
از چهار و پیش از شش (با کلمهٔ یونانی
پنت اصل مشترک دارد، هم چنین با کلمهٔ
پنجه سانسکریت). خَمس. خَمسة. (منتهی
الارب). نمایندهٔ آن در ارقام هندیه «۵» و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ ] (اِ) گرفتن عضوی باشد با سر دو
ناخن چنانکه بدرد آید. (برهان قاطع). گرفتن
قسمتی از بدن با دو انگشت و ناخن که بدرد
آید. نشگون. صاحب برهان در معنی کلمه
اشتباه کرده است رجوع به پَنْج شود.
ناخن چنانکه بدرد آید. (برهان قاطع). گرفتن
قسمتی از بدن با دو انگشت و ناخن که بدرد
آید. نشگون. صاحب برهان در معنی کلمه
اشتباه کرده است رجوع به پَنْج شود.