پشیمانی
The entry is a dictionary list for the word پشیمانی
پشیمانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ ] (حامص) حالت و
چگونگی پشیمان. ندامت. ندَم. تندم. حسرت
بر فعلی یا ترکی رفته. سَدَم. تأسف. اَسف.
دریغ. ارمان. (برهان قاطع). ید. ندمان. کیفر.
(لغت نامهٔ اسدی نخجوانی) (تفلیسی) (برهان
قاطع). تفکه. لهف. حسر:
نخواستم ز تمنا مگر که ...
چگونگی پشیمان. ندامت. ندَم. تندم. حسرت
بر فعلی یا ترکی رفته. سَدَم. تأسف. اَسف.
دریغ. ارمان. (برهان قاطع). ید. ندمان. کیفر.
(لغت نامهٔ اسدی نخجوانی) (تفلیسی) (برهان
قاطع). تفکه. لهف. حسر:
نخواستم ز تمنا مگر که ...