پست
The entry is a dictionary list for the word پست
پست Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
alçak
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ ] (ص) مقابل بالا. پائین. تحت.
سفل. زیر. مقابل بالا و روی. مقابل علو و
فوق :
بیامد چو گودرز را دید، دست
بکش کرد و سر پیش بنهاد پست.فردوسی.
بکش کرده دست و سرافکنده پست
همی رفت تا جایگاه ...
سفل. زیر. مقابل بالا و روی. مقابل علو و
فوق :
بیامد چو گودرز را دید، دست
بکش کرد و سر پیش بنهاد پست.فردوسی.
بکش کرده دست و سرافکنده پست
همی رفت تا جایگاه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ / پَ ] (اِ) هر آردی را گویند
عموماً و آردی که گندم و جو و نخود آن را
بریان کرده باشند خصوصاً و آنرا بعربی سویق
خوانند چه سویق الشعیر آرد جو بریان کرده و
سویق الحنطه آرد گندم ...
عموماً و آردی که گندم و جو و نخود آن را
بریان کرده باشند خصوصاً و آنرا بعربی سویق
خوانند چه سویق الشعیر آرد جو بریان کرده و
سویق الحنطه آرد گندم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ ] (اِ) مخفف پوست. رجوع به
پوست شود:
ناخن ز دست حرص بخرسندی
چون نشکنی و پُست نپیرائی.ناصرخسرو.
پوست شود:
ناخن ز دست حرص بخرسندی
چون نشکنی و پُست نپیرائی.ناصرخسرو.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ ] (فرانسوی، اِ) اداره ای که نامه ها
و امانات از جائی بجائی برد و رساند.
چاپارخانه. || شخصی که نامه ها و امانات
رساند: چاپار. چپر. پیک. برید. || منازلی
در ...
و امانات از جائی بجائی برد و رساند.
چاپارخانه. || شخصی که نامه ها و امانات
رساند: چاپار. چپر. پیک. برید. || منازلی
در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ ] (اِخ) پایتخت مجارستان که
اردوی مغول در عصر اوکتای قاآن (متوفی
بسال ۶۳۹ هـ . ق.) آنرا گشودند و تا نزدیک
وینه از طرفی و تا سواحل بحر ادریاتیک از
طرفی دیگر پیش رفتند ولی از آن ...
اردوی مغول در عصر اوکتای قاآن (متوفی
بسال ۶۳۹ هـ . ق.) آنرا گشودند و تا نزدیک
وینه از طرفی و تا سواحل بحر ادریاتیک از
طرفی دیگر پیش رفتند ولی از آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) [ فر. ] (اِ.) 1 - کار رساندن نامه ها و بسته ها از جایی به جای دیگر. 2 -
سازمانی که عهده دار این کار است . 3 - محل خدمت . 4 - شغل و مقام اداری . 5 -
وظیفة معین هر بازیکن در بازی های گروهی ، نقش (فره ). ؛~ الکترونیک ایمیل . ؛ ~
اکسپرس نوعی خدمات پستی سریع السیر. ؛ ~ پیشتاز نوعی پست سریع تر از پست اکسپرس . ؛
~ سفارشی نوعی پست که ادارة پست در قبال دریافت محموله قبض صادر می کند. ؛ ~ رستانت
نوعی خدمات پستی به صورت نگه داری نامه ها و بسته ها که آدرس مشخصی ندارند.
سازمانی که عهده دار این کار است . 3 - محل خدمت . 4 - شغل و مقام اداری . 5 -
وظیفة معین هر بازیکن در بازی های گروهی ، نقش (فره ). ؛~ الکترونیک ایمیل . ؛ ~
اکسپرس نوعی خدمات پستی سریع السیر. ؛ ~ پیشتاز نوعی پست سریع تر از پست اکسپرس . ؛
~ سفارشی نوعی پست که ادارة پست در قبال دریافت محموله قبض صادر می کند. ؛ ~ رستانت
نوعی خدمات پستی به صورت نگه داری نامه ها و بسته ها که آدرس مشخصی ندارند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پَ) (ص .) 1 - پایین ، نشیب . 2 - کوتاه ، کم ارتفاع . 3 - فرومایه ، بی سر و پا.
4 - خراب ، بد. 5 - نابود، معدوم . 6 - ذلیل ، زبون . 7 - دون ، خوار. 8 - تنگ چشم
، اندک بین . 9 - ناگوار، تلخ . 10 - هراسان ، مشوش . 11 - بیزار، نفور. 12 - سست ،
ضعیف .
4 - خراب ، بد. 5 - نابود، معدوم . 6 - ذلیل ، زبون . 7 - دون ، خوار. 8 - تنگ چشم
، اندک بین . 9 - ناگوار، تلخ . 10 - هراسان ، مشوش . 11 - بیزار، نفور. 12 - سست ،
ضعیف .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پِ یاپَ) (اِ.) 1 - هر نوع آرد. 2 - آرد بریان شدة گندم یا جو. 3 - سپوس ، پوست
گندم یا جو.
گندم یا جو.
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
biedny; brudny; chłopiec; cicho; cichy; dolny; drobny; haniebny; kiepski; korny; lichy; mało; małostkowy; marny; nędzny; niechlujny; niecny; nieszczęsny; nieszczęśliwy; niewiele; niewielki; nikczemny; niski; nisko; ogłaszać; ordynarny; paskudny; placówka; poczta; podły; podwładny; pokorny; posada; pospolity; posterunek; prostacki; ryczeć; skąpy; skromny; słaby; słup; słupek; stanowisko; trywialny; ubogi; upokarzać; urząd; wątły; wulgarny; wysłać; zły; bieda; cierpienie; nędza; niedola; nieszczęście