بیهوش
The entry is a dictionary list for the word بیهوش
بیهوش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص مرکب) (از: بی +هوش) که
هوش ندارد. که فاقد هوش است. بی فهم.
بی فراست. بی شعور. (ناظم الاطباء). کندفهم.
مقابل باهوش. خِنگ. دیرفهم. کندذهن.
بی ذکاوت. بی حافظه. کم فراست. (یادداشت
مؤلف): ضعضع؛ مرد بی رای و هوش. ...
هوش ندارد. که فاقد هوش است. بی فهم.
بی فراست. بی شعور. (ناظم الاطباء). کندفهم.
مقابل باهوش. خِنگ. دیرفهم. کندذهن.
بی ذکاوت. بی حافظه. کم فراست. (یادداشت
مؤلف): ضعضع؛ مرد بی رای و هوش. ...