بیروزی
The entry is a dictionary list for the word بیروزی
بیروزی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص مرکب) مفلس و محتاج.
(آنندراج). آنکه قوت یومیه ندارد. (ناظم
الاطباء). محروم. (مهذب الاسماء). بدبخت:
مُحارَف؛ بی بخت و روزی. (منتهی الارب)
(یادداشت مؤلف).
- بی روزی کردن؛ حرمان. (ترجمان
القرآن). حرم. حریمة. حرمان. (زوزنی)
(دهار).
(آنندراج). آنکه قوت یومیه ندارد. (ناظم
الاطباء). محروم. (مهذب الاسماء). بدبخت:
مُحارَف؛ بی بخت و روزی. (منتهی الارب)
(یادداشت مؤلف).
- بی روزی کردن؛ حرمان. (ترجمان
القرآن). حرم. حریمة. حرمان. (زوزنی)
(دهار).